☆ “توحید”، یکی کردن است. واحد نمودن است. به وحدت رفتن است. توحید، مصدر فعل متعدی است. و این یعنی تو باید کاری انجام دهی. اینکه فقط بگویی خدا یکی است، توحید تمام نیست. باید این اندیشه از روح و جانت برخیزد و در زندگی ات شکوفا شود. باید خود در این وحدت سهیم باشی. و سهیم نمی شوی مگر آنکه در این معنا فنا شوی و دگر منی نباشد که آن را ببینی. توحید، به یگانگی رفتن است. حذف من است. حذف ذهن است. ذهنی که با دوگانگی عجین است. و این سلوکی همه جانبه می طلبد.
مسعود ریاعی