☆ متأسفانه برخی همه ی آیات و روایاتی که در باب اعجاز و خوارق عادات آمده را، تأویل به حالات درونی می کنند و یا آنها را تشبیه و استعاره می پندارند. مثلاً گفته می شود آب، می گویند مراد صرفاً معرفت است. گفته می شود عصای موسی، می گویند مراد استدلال و عقل جزوی است. گفته می شود زلزله، گویند مراد متزلزل شدن روحیه مردمان است. گفته می شود زنده کردن مرده، گویند مراد حیات معنوی است… و … ای دوست، چنین شیوه ی برداشتی از آیات خدای قادر متعال غلط است و راه به جایی نمی برد. زیرا با انکار ظاهر، تو به حقیقت باطن نخواهی رسید. اینکه سفره ظاهر را از باطن جدا کنی و آنها را بی ارتباط بینگاری، راه وصول به معرفت نیست. بسیاری از وقایعی که در کتب وحیانی و احادیث شریفه آمده اند، در جهان واقع، ظهور داشته و اتفاق افتاده اند. زیرا ظاهر از باطن تبعیت می کند و تحت تأثیر آن است. اگر چیزی در حوزه باطن اتفاق بیفتد، به تبعیت از آن و متناسب با همان، در ظاهر نیز اتفاق خواهد افتاد. زیرا ظاهر از باطن جدا نیست. سالک حق کسی است که وقتی چیزی را نمی فهمد، دست به انکار آن نمی زند و با توجیهات ذهنی بی اثرش نمی نماید. خداوند قادر متعال توانایی اعجاز و کرامات و خوارق عادات را به هر کدام از بندگان صالحش که بخواهد عطا می کند و در این نکته برای حکمای الهی هیچ شبهه نامعقولی وجود ندارد.
مسعود ریاعی