☆ واژه ها ارتباطی با جهان واقعی ندارند. همه ی واژه هایی که ما بکار می بریم در حوزه ی ذهن ماست که معنا می یابند. در جنگل، واژه ای به نام درخت وجود ندارد. جنگل واقعی چنین واژه ای را نمی شناسد. در آنجا آنچه هست موجودات زنده و سرسبز است که هر کدام هویت خود را دارند. کوهستان، واژه ای به نام کوه ندارد. در آنجا انبوهی از خاک و سنگ است که هر کدام به نوعی قد علم کرده اند. طبیعتِ زنده بدون واژه های تو زندگی می کند. زبان تو برای طبیعت بیگانه است. این یعنی با واژه ها نمی توان ارتباط زنده و واقعی با آنچه که هست برقرار کرد. واقعیت چیزی منهای واژه است. و دقیقاً از این روست که می گوییم در “مراقبه” نباید هیچ واژه ای در ذهنت شکل بگیرد. باید دستگاه واژه سازی ات را متوقف کنی. و ذهن با واژه زندگی می کند نه با واقعیت. مراقبه یک خاموشی درونی است برای دریافت آنچه که هست. چنین دریافتی به واژه نیاز ندارد. به سکوتی همه جانبه نیازمند است.
مسعود ریاعی