“وای در اساطیر”
☆ در میان خدایان اساطیری ایران باستان، ایزدی است به نام “وَیو” یا همان “وای” به زبان فارسی قدیم، که لفظ آن امروزه نیز مستعمل است. “وای” هر گاه دست اندر کار شود، بسیار شگفتی ساز و شگفت آور است، چه به خوف و وحشت، و چه به نوید و رحمت. زیرا این ایزد اساطیری، دو بُنی است. “وایِ وِه” (وایِ خوب) و “وایِ وِت” (وایِ بد). بد است برای بدبینان، و خوب است برای خوب بینان. این بدان معنی است که “وای” دارای وجهی آسمانی و وجهی زمینی است و آوردگاهش میان زمین و آسمان است. او را ایزد جوّ و روح باد نیز گفته اند. در فرهنگ اساطیری، “وای” را، هم گیرنده ی جان و هم دهنده ی جان دانسته اند. در گیرندگی اش، همچون جنگاوری بدون ترحم است و هنگام دهندگی، با مهر و محبت. به نظر می رسد که واژه ی “وَاو” در لاتین؛ که کلمه تعجب است، از نام همین ایزد اساطیری ایران گرفته شده باشد… وقتی به اوصاف چنین اسطوره ای دقت می کنی، می بینی که شبیه انسان است اما نه هر انسانی. بلکه انسان بیدار شده و رسیده به فطرت خویش. انسان نیز ترکیبی از آسمان و زمین، نور و ظلمت، فرشتگی و دیوی است. و با این حال شگفت آورترین و تاثیر گذارترین موجودی است که پایش بر زمین و سرش بر آسمان است. “ما بَینَهُما” است. چنین انسانی حائل بین زمین و آسمان است. رابطی حیاتی مابین دو عالَم ثقیل و لطیف. حکایات اساطیری با آنکه در نگاه اول افسانه به نظر می رسند اما باید دانست که زبان اسطوره، زبانی استعاره ای است و آنان که اسطوره خوان اند، برای کشف مفاهیم آن، ضرورتاً باید رمزگشایی از حکایات اساطیری را بیاموزند…
مسعود ریاعی