☆ همه ی ما قطراتی از منی هستیم که چاق و چله تر شده ایم. یک توده ی سلولی. از منی به منیّت رسیده ایم و اکنون جز خودمان و اوهاممان، هیچ حقیقتی را بنده نیستیم. موجوداتی خودبزرگ بین که روزی با پس گردنی به قبر خواهد رفت. لکن همین موجود مفلوک قابلیت آن را دارد که خود را بشناسد، از پوسته ی منیّت خود بدر آید و از ملائکه بالاتر رود. آدمی یک پارادوکس است. ذلت و عزت را یکجا در خود ذخیره دارد. تا چه کند و لقمه ی که گردد! عشق یا نفرت؟!
مسعود ریاعی