چشمانت را ببند. به تاریکی فرو می روی. این دنیا گذر از تاریکی است. دارند تو را گذر می دهند. از درون. گاه نور هایی می بینی اما باز دیری نمی پاید که تاریکی می آید. گویی از همه ی نجوم باید با سرعتی فراتر از نور، عبور کنی تا به خانه ی اسم ات همانجا که از آن بر آمده ای برسی. هر اسم نوری است در هستی. و چون به اسم حقیقی خویش رسیدی، آنگاه سفری دیگر آغاز می شود. اینبار در نور. و این سفری است به مرکزیت وجود. هر کس به اصل خویش باز می گردد.
مسعود ریاعی