زنده بودن در هر طبقه از طبقات هستی، معنا و مفهوم خود را دارد. در این سطح از عالَم که بسر میبری، زنده بودن به معنای جنبیدن و خوردن و تولید مثل کردن است. آنگاه که به لایه ای برتر از آگاهی وارد شوی، زنده بودن به معنای بیداری است، هشیار بودن است، خوب شنیدن و خوب دیدن و خوب ارتباط برقرار کردن است. فراتر از آن، محدودیت های ذهنی را شکستن و حضور همه جانبه داشتن است. بی گام و بی رفتن، زمان و مکان را در نَوردیدن است… و اما نوعی متعالی از حیات است که همواره فرادست است، و آن با بود تو میسر نیست، بلکه تنها با نبود تو محقق است!
مسعود ریاعی