جبر و اختیار یک بازی ذهنی است که ذهن تاریک اندیش آن را به راه انداخته است. چه به جبر معتقد باشی چه به اختیار، این چیزی را در زندگیت عوض نخواهد کرد. زندگی آنجاست و ادامه دارد و تو را به خود فرا می خواند. جبر و اختیار همچون یک شبکه ی تار عنکبوتی است که بسیاری را در طول تاریخ در خود فرو گرفته و بلعیده است. هنوز هم می بلعد. از آن حذر کن که هر دو سویش بدبختی است. جبرش، کرختی و بی هویتی می آورد و اختیارش، سر درگمی در هستی! هر دو سو تاریک اند. چه واضع این بحث، شیطانِ ذهن است. پس آن را به خود او واگذار. تو اهل زندگی شو. زندگی را با تمامی ماجراهایش بپذیر و خوب و بد نکن. آگاهی ات را بر گیر و به نیکی از این مرحله از حیات گذر کن.
مسعود ریاعی