گفت: قیمتت چند؟!
گفت: فروشی نیست آن که خود را پیش از این فروخته است
گفت: هر کس قیمتی دارد!
گفت: آری، ولی یک چیز را دوبار نفروشند!
گفت: خریدارت کیست؟!
گفت: همان است که خلقم نموده و تو را به امتحان بسویم گسیل داشته است!
گفت: پس در بندی؟!
گفت: خریدارم کسی است که می خَرَد و آزاد می کند. بندی نیست، آنچه هست آزادگی است. و آزادگی را جز حُمقاء نفروشند
مسعود ریاعی