روزی کسی مرا گفت “استاد”! بیدرنگ بدو گفتم؛ معلوم است که استاد واقعی ندیده ای! خداوند را به فرموده ی قرآن، رجال بزرگی است که لقب استاد، تنها برازنده ی آنان است. سزاوار صاحبان روح های بزرگ و انگشت شماری است که خود سرشار از روح خدایند و بر گِرد “نورِ روح”اش عاشقانه در چرخش خدمت اند. من حتی لایق آن نیستم که کفش هایشان را در پیش پایشان جفت کنم. این شکسته نفسی نیست و عین حقیقت است. اطلاق این کلمه سزوار همچون منی نیست، بلکه برازنده ی همان قلیل اندک شمار است. متاسفانه امروزه کلمه “استاد” را برای هر کسی بکار می برند و این واژه نیز چون کلمه “عشق”، که لقلقه ی زبان هر کسی شده، از معنای بلند خود خالی گشته است. اما این را هم بگویم که استاد حقیقی یکی بیش نیست، و آن “روح اعظم”، همان یگانه و فرید دهر است. روح خداست. و همه از بزرگترین تا کوچکترین، هر کدام در لایه ی آگاهیِ خود، شاگرد و خدمتگزار روح خدایند…
مسعود ریاعی