“سواد” به معنای سیاهی است. و در چنین عصری بیش از پیش اسم با مسمّایی شده است! آنچه را که امروزه جهانیان، سواد می دانند و برایش ارزش قائل اند، انباشتن مشتی واژه و اصطلاح و تعریف و اعتباریات در ذهن است که غالباً با واقعیت زندگی بیگانه است. سوادی است که مطابق معنایش، سیاه و تاریک و ناکارآمد است و بیش از آنکه مشکل گشا باشد، تعارض برانگیز و مشکل ساز است. سوادی که آرامش بخش نیست، سوادی که کارآمد نیست، سوادی که به زندگی دعوت نمی کند، سوادی که ماحصلش یک تکه مقوّا به عنوان مدرک است، سوادی که مملو از دانش سوخته است، بدون شک آن علم و حکمتی نیست که روح های بزرگ از آن سخن گفته اند. آن عین زندگی است، و این مهجوری از حقیقت زندگی. آن رهایی ذهن است و این بیماری ذهن. آن نور است و این تاریکی. آن زنده است و این مرده. آن سبکبار است و لطیف، و این چون قطاری سنگین. حال که اینگونه است، تو آگاهی زنده را برگزین و سپیدیِ کارآمدش را جایگزین آن سیاهیِ ناکارآمد کن. “مشاهده” را دریاب و هماهنگ با جریان هستی باش.
مسعود ریاعی