تعالی معرفتی با تعالی وجودی ارتباط مستقیم دارد. هرچه سالک معرفتش نسبت به هستی، بیشتر شود، هستی اش نیز گسترش می یابد. معرفت، غیر از حفظ کردن واژه ها و جمع آوری اطلاعات است. در معرفت، دریافت های خود تو از حقایق هستی است که ارزش دارد، نه قیل و قال این و آن … آخرین و مهمترین و حساس ترین مرحله ی معرفت آن است که سالک باید شجاعانه همه ی دانستنی هایش را بدور بریزد تا آگاهیِ فراتر را که از جنس آگاهی های پیشین نیست و در زمان و مکان نمی گنجد، در خود متجلی کند. اینجا مرحله ای است که تمامی دانسته ها، به “ندانستن” و “ناشناخت” تبدیل می شوند. و اینجاست که یک “نمی دانم” حقیقی بروز می کند، “نمی دانمی” که از هر “می دانمی”، اصیل تر و کارآمدتر است. و دقیقاً “تسلیم محض” در این کیفیت است که بارز می شود. عَلَی الاَسَف بسیاری از سالکان در همین مرحله رسوب می کند، زیرا شجاعت دور انداختن دانسته های خود را ندارند.
مسعود ریاعی