تا وقتی زیبایی هست، عشق هم هست. چون زیبایی برود، عشق را هم با خود برده است. عشق و زیبایی جدایی ناپذیرند. و زیبایی، کیفیتی از ادراک است نه رنگ و لعاب. یک حضور مقتدرانه است. یک شکارچی قابل که کس توان گریز از آن را ندارد. او نه فقط از مردمک چشمانت و از پرده ی دلت و از لطیف ترین احساست، بلکه گاه از جایی که حسابش را نکرده ای به وجودت شبیخون می زند و تو را می رباید. و چون زیبا خداست و جز او کس دیگری نمی تواند باشد، عشق نیز هموست.
مسعود ریاعی