اگر کسی به تو گفته که با “مراقبه” به آرزوهایت می رسی، به تو دروغ گفته است. اگر در آرزوی پول و قدرت و شهرت و دیگر چیزهایی، مراقبه راهش نیست. اتفاقاً “مراقبه”، منهدم کننده ی خواهش ها و آرزوهاست. مراقبه یعنی بی خواهشی و بی آرزویی. یعنی سکون و سکوت ذهن. یعنی ورود به خلأ. تخلیه ی وجود از هر آنچه که پرورده ای. مراقبه، معبر عروج است، سیر به سوی لایتناهی و غرق شدن در آن است. مراقبه یعنی وصل به کل. یعنی تسلیم محض. مراقبه را با خواستن ها چکار؟! اما تو با “مراقبه”، می رسی، منتها نه به آرزوهایت، بلکه به بهترین چیزهایی که خداوند برایت مقدّر کرده است. و آنچه برایت مقدّر شده، لزوماً عین آرزوهایت نیست.