اصطلاحی است تحت عنوان “خلق مدام”. و به قول قرآن، “خلق جدید”. این بدان معناست که خداوند، آن به آن دست اندکار خلق جدید است. هر آنچه را در هر لحظه که می بینی، کاملاً جدید است. و آن چیزی نیست که لحظه ی پیش بوده است. حتی خود تو، همان انسان لحظه ی پیش نیستی. در یک “آن” همه چیز تغییر کرده، و همواره آن به آن تغییر می کند. این روندی قابل “مشاهده” در حیات است که علم امروز نیز بر آن صحه میگذارد. جریان حیات، اینگونه به پیش می رود. هر چیزی در هر لحظه، نو می شود. مدام می میرد و زنده می شود. نه زمان همان زمان است، نه مکان همان مکان. حتی آگاهی ها و انرژی ها نیز همان آگاهی ها و انرژی های پیشین نیستند. به تعبیری، هر لحظه قیامتی در کار است. قیامتی که به قول قرآن، “کَلَمحِ البَصَر” است. یعنی چونان به اندازه ی یک چشم بهم زدن می باشد. عامل مهم و اساسی در خلق جدید، مرگ است. این کار شگفت را او سبب می شود. زندگی، حیات خود را مدیون مرگ است. مرگ که نباشد، زندگی ای در کار نیست. در واقع، مرگ همان زندگی است، و مُمیت همان مُحیی است. مرگ همواره لحظه ی پیش را پس می زند و باعث بوجود آمدن لحظه ی جدید با جهانی جدید می گردد. و تو احساس نشاط و سر زندگی می کنی، نفس می کشی، حرکت می کنی، این سو و آنسو می روی. در حقیقت این مرگ است که به تو حال می دهد. و شگفت آنکه تو از مرگ می ترسی! ای دوست، وقتی مرگ را بفمی و به آن معرفت یابی، خواهی دید که در حقیقت، آن مرگی که تو فکر میکنی، وجود ندارد. آنچه هست جریان زندگی است. چرخه ای در حال چرخش. “جوشش حیات”. اگر ماجرا را فهم کنی، تو مرگ را به زندگی تبدیل کرده ای. و این تغییر شعور، باعث تغییر در روند زندگی ات خواهد شد.
مسعود ریاعی