بِسْم الله الرحمن الرحيم
“قُل هُوَ اللهُ أحَد(1) اللهُ الصَّمَد(2) لَم یَلِد وَ لَم یُولَد(3) وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُوَاً أحَد(4)”.
بگو؛ او خدای یگانه است(1) خدای کامل و بی نیاز(2) نه زاده و نه خود زاده شده است(3) و أحدی همتای او نیست(4)
این را سورۀ “إخلاص” گفتهاند. زیرا خلاص کننده است. آزاد میکند. رها میسازد. إخلاص، مصدری بدین معناست. دریاب نکته را. تو با سیر در این سوره از رنج میرهی. از آشفتگیهای درون و بیرون آزاد میشوی. ذهنِ دوگانه پرستت را پشت سر میگذاری. هر اندیشه و تصوری را بدور میاندازی و در أحدِ آخرِ سوره، فناء فی الله را که حکم بقای حقیقی است، دریافت میکنی. زیرا تو را به یگانگی دعوت کردهاند. این سوره با یگانگی آغاز و به یگانگی ختم میگردد. مسیر، یگانگی محض است. رهایی جز با یگانگی میسر نیست. خلاصی جز به یکتایی امکانپذیر نیست. تو باید از تشتّت خارج شوی. از تضادهای ذهنی برون آیی. از سنجش و قیاس و قضاوت رها شوی. دوگانگی را ترک گویی. اینجا حیاتی دیگر است. جواز ورودش، توقف ذهن تاریک اندیش است. زیرا ذهن یعنی دوگانگی. یعنی قضاوت. یعنی برداشت. سورۀ إخلاص تو را به فراتر از ذهن دعوت میکند. به یگانه بینی. به مشاهدۀ بی قضاوت. به دور انداختن برداشتها. آن “مُخلَصین” که در سورۀ صافّات از آنان گفتم، همانهایی که هیچگاه مورد مؤاخذه قرار نمیگیرند، همان هایی که شیطان هیچ سلطهای بر آنها ندارد، همانهایی که همواره در کیفیت بهشتیاند، از این سوره گذر کرده اند و “مُخلَص” شدهاند. رها گشتهاند. سورۀ إخلاص، آنها را مُخلَص کرده است. خلاصی را اینجا یافتهاند. هدیۀ رهایی را از این سوره نوشیدهاند. دریاب إخلاص را. این آزادی مقدس را. این سوره از اُمّهات قرآن است. اصل است. کلام اول و آخر است. اینجا جایگاه آزادگان است. مأمنِ رهایی یافتگان. اینجا اصل بهشت است. نهایت برخورداری است. اینجا نه این است و نه آن. همان است که هست. أحدِ واحد. هستِ فراتر از ذهن. هستِ بی تعیّن. هستِ “لا تُعَّدُ و لا تُحصَی”. هستِ تقسیم ناپذیر. اینجا “مطلق” است. آزاد بی نهایت. و این مقامِ “واصلان”ی است که تسلیم محض اند. این سوره جایگاه ذهنهای حقیر نیست. نافهمان را با إخلاص چکار؟! زیرا انسانی که به یگانگی و یکپارچگی نائل نشده باشد، در تضاد با خویش است. پر از گفتگوهای درونی است. هر تکه از ذهنش، در جایی است. در اوهام است. در آتشِ برداشتها و قضاوتها در حال سوختن است. و جهنم همین است. حال آنکه این سوره، بهشت است. زیرا دعوت به یگانگی است. پس عاشقانه ندا می دهد؛ “قُل هُوَاللهُ اَحَد …
بر گرفته از کتاب “تفسیر خیر”
مسعود رياعي