اما “شکار”، صید انرژی است و انواعی دارد که دانایان از آن سخن گفته اند. پس آنچه را که دیگران گفته اند تکرار نمی کنم. میروم بر سر اصل مطلب، و آن شکاری است مرموز که همواره بر فراز است؛ بدانید بزرگترین صیاد آن است که خود اجازه می دهد تا شکارش کنند! خود را در معرض خورده شدن قرار می دهد! گاه فریاد میزند بیائید” از گوشت و خون من بخورید”! مسیح(ع) را ببینید که چه می گوید! به واقع اینان صید نیستند، همان صیادان بزرگند. اینان آموخته اند که چگونه از درون غلبه نمایند. پس گاه چون غزالی زیبا، رخ می نمایند و خود را در معرض تیرهای مستقیم صیادان قرار می دهند. بیچاره صیاد صوری! بطرف آنان نشانه میرود حتی آنها را به خاک و خون می کشد و از گوشت و خون شان می خورد! اما چون زمانی بگذرد، خواهید دید “چه کسی خورنده است و چه کسی خورده شده!” … انرژی های غلبه، حتی اگر خورده شوند، باز غالب اند! اینبار از درون! و این قوی ترین نوع غلبه است… گاه حکومت بر دل ها اینگونه محقق می شود! …
بر گرفته از کتاب “روح ربانی”