photo_2017-09-24_09-26-33photo_2017-09-24_09-26-33photo_2017-09-24_09-26-33photo_2017-09-24_09-26-33
    • مقالات
    • نکات قرآنی
    • ترجمه صوتی و تصویری قرآن
    • نکات قرآنی صوتی
    • مقالات صوتی
    • مطالب گونه گون
    • تماس با ما
    0

    $0.00

      ها هو
      فوریه 6, 2017
      محبت
      فوریه 18, 2017

      تقیّه

      فوریه 12, 2017

      عصر حاضر، عصر آشوب های ذهنی است. عصر آشفتگی های درون است. پس انسان عاصی به هر چیز چنگ میزند تا موجودیت موهوم خویش را حفظ کند. حتی به سراغ کلمات مقدّسه میرود تا آنها را نیز خرج حفظ حیات ملعبه گونۀ خود کند. از جمله این کلمات “تقیّه” است. تقیه یک کلمۀ کلیدی باطنی است. به معنای دروغ و فریب و حقه بازی نیست. معنای نیرنگ و ناراستی ندارد. تقیه، به معنای صیانت الهی است. حفاظت و نگهداری از راز بزرگ است. حفظ “نور” است. حفاظت از “امانت الهی” و ردّ آن به اهلش است. این شیطان صفتان اند که می گویند تقیه آنست که می توانی برای حفظ موجودیت موهوم ات، و اموال موهوم تر از موهوم ات، و موقعیت و مقام پوشالی ات، دروغ بگویی و حیله به ورزی. این تعریف حقه بازان است. تقیه این نیست. تقیه که مجوز دروغ نیست. تقیه از ریشۀ “تقوی” است. حفظ نور است و راز نور. تقدیم امانت نوریّه است به اهلش. انسان تسلیم شده، حق را می گوید و لو بر علیه خودش باشد. این اصل است. اصل راستی و درستی است. و اتفاقاً “تقیه” حفظ همین راستی و درستی است. نکته را دریاب. حفظ حق را تقیه گویند نه حفظ موهومات را. و حق، نور است. همان امانتی است که آسمانها و زمین از قبول آن سر باز زدند اما آدمی آن را به دوش کشید ” و حَمَلَهَا الإنسانُ”. “تقیه” مربوط به این امانت الهی و رساندن آن به اهلش است. “أن تُؤَدّوا الأماناتِ إلی أهلِها”. و این یک رازداری بزرگ است. خود “حکمت نوریّه” است. تقیه را با دنیای ابلهانۀ این و آن چکار؟! سخن از حفظ نور است. حفظ حق. دقیقا این “تقیه” است که امام صادق(ع) می فرمایند ” التَقِیهُ دِینِی و دِینُ ءابائِی فَمَن لا تَقِیَّهَ لَهُ لا دِینَ لَهُ” (تقیه، دین من و دین آباء من است. هرآنکه تقیه ندارد دین ندارد). این مفهوم بلند کجا و آن برداشت حقه بازانه کجا؟! “و مَن لَم یَجعَلِ اللهُ لَهُ نُورَاً فَما لَهُ مِن نُورٍ”… آنکه نوری ندارد از چه چیز می خواهد تقیه کند؟! تقیه برای کجایش است؟! تقیه، حفظ راز بزرگ است. و راز بزرگ، آن سرُّالأسرار، نزد بزرگانی چون امام صادق(ع) است. نزد موُمن مُمتَحَن است. او می داند که در وجودش چیست. پس از آن صیانت می کند. تقیه می ورزد تا آن را به اهلش رد کند. تقیه این است. نه اینکه در هر موقعیتی، دروغ و نیرنگ سر هم کنم تا به زعم خود از درد سرها بگریزم، تا چیزی از دست ندهم، تا همواره برخوردار باشم، تا کیف کنم از اینکه دیگران را فریب دادم و خود از معرکه جَستم. این شیطان صفتی است. دروغ است. و دروغ از گناهان کبیره است. سالک کجا و دروغگویی کجا؟! کی دروغ آدمی را به فلاح و رستگاری رسانده که اینک برساند؟! دروغ، باطل است و باطل رفتنی است. اصالت ندارد. شهر نور با راستی بنا شده است. دروغ، ملاتِ شهر تاریکی است. تقیه، دروغ نیست. یک سکوت آگاهانه است برای رساندن امانت الهی به اهلش. نور را به نور رساندن است در خفا. تقیه یک کلمۀ اسراری باطنی است. کلمۀ بازاری نیست که اینجا و آنجا خرجش کنی. یک مسلمان واقعی موظف به راستگویی است حتی اگر چیزی را از کف بدهد. مگر قرار است که همیشه بدست آوری. از دست دادن ها نیز خود نشانۀ رشدند. نشانۀ سبک شدن و روی آب آمدن است. نشانۀ لطیف گشتن در مسیر الی الله است. از دست دادن و انداختن و کنده شدن از این و از آن، خود روند کیمیاگری است …

      بر گرفته از کتاب “چند تکه ابر”

      Share
      3

      Related posts

      مارس 12, 2023

      نکات قرآنی 757


      Read more
      مارس 11, 2023

      نکات قرآنی 756


      Read more
      مارس 11, 2023

      “رها از ترس و اندوه”


      Read more

      جستجو

      ✕

      آخرین مطالب

      • “نَفْس‌کُشی یا نفس‌سلیم ساختن”؟!
      • “وسعت عبادت”
      • نکات قرآنی 757
      • “آگاهی از نوع بیداری”
      • “مَجاز و غیرمجاز”

      دسته‌ها

      بایگانی

      2016@ All rights reserved for www.masoudriaei.com
        0

        $0.00

          ✕

          ورود

          گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟