photo_2017-09-24_09-26-33photo_2017-09-24_09-26-33photo_2017-09-24_09-26-33photo_2017-09-24_09-26-33
    • مقالات
    • نکات قرآنی
    • ترجمه صوتی و تصویری قرآن
    • نکات قرآنی صوتی
    • مقالات صوتی
    • مطالب گونه گون
    • تماس با ما
    0

    $0.00

      رفتن باش
      ژانویه 7, 2017
      فُتُوَّت
      ژانویه 14, 2017

      جهنم کجاست؟!

      ژانویه 9, 2017

      اهل معرفت می گویند؛ “جهنم عَرَضی است”. راست می گویند، جهنم به خودی خود اصالت ندارد. وجودِ عَرَضی، وجودی است که وابسته به غیر است. قائم به ذات نیست. آنچه اصالت دارد “رحمت” است. رحمت، ذات خداوندی است، ذات هستی است. اصل با “رحمت” است. پایه اوست. و این از پیام بسم الله الرحمن الرحیم کاملا واضح است. تمام هستی را این عشق پر شور به ظهور رسانده و به کمال سوق می دهد. “غَضَب”، کارکردی عدمی دارد. غضب، به خودی خود وجود ندارد، آن امری عدمی است. به بیانی، نبود رحمت، محرومیت از آن، “غضب” است. وقتی رحمت در حجاب رود، وقتی از آن محروم باشی، خود این محرومیت، غضب است. نه اینکه غضب چیزی است و در جایی است، و یا وجودی است و اصالتی دارد. نکته را دریاب. خداوندِ بخشنده و مهربان، شکنجه گر نیست. این ناممکن است، چه خلاف ذات اوست. از مطلقیت رحمت، فقط رحمت برون میزند. درخت مهربانی، میوه اش جز مهربانی نیست. از کوزۀ عشق، جز عشق برون نمی تراود. آنچه را که تا کنون به ذهنت القاء کرده اند همه را بدور بریز. و خود را از زیر بار القاءات مخرّب، به در آر. اقیانوس عشق و رحمت، جز مملو ازعشق و رحمت نیست. هیچ ناخالصی از هیچ سو بدان راه ندارد. این نافهمی و بدفهمی از رحمت و غضب الهی است که باعث کجروی ها و مصیبت های روحی و روانی شده است. “سَبَقَت رَحمَتُهُ غَضَبَه” (رحمتش پیشاپیش غضبش است) آن بدین معناست که وقتی از رحمتش که پیشاپیش است، غفلت کنی و بهره نبری، آن رحمت، به حجاب میرود و تو در موقعیت غضب قرار میگیری. غضب چیزی نیست جز محرومیت از رحمت. وقتی رحمت نباشد، آدمی در موقعیت خطر و مصیبت است. و این موقعیتی است که حتی چیزهای خوب و مفید نیز دیگر برایت نه خوب اند و نه مفید. این است کیفیت غضب! به بیانی دیگر، هر آنچه بوده است، هست، اما روی خوب و مفیدش سوی تو نیست. گویی خالی از “رحمت” شده اند. و این محرومیت را حماقت خود ما به وجود می آورد. ما به دست خودمان در وضعیت آتشین قرار میگیریم. خود جهنم خود را می سازیم. و اینجا رتبه ای از جهنم است. بقولی اصل آن است. تمام شعبه های دیگرش از همینجا بر میخیزند “هذهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنتُم تُوعَدُونَ”( این همان جهنمی است که شما را به آن وعده داده اند!). این همان جهنمی است که ما از هنگامی که میوۀ ذهن مخرب خود را خوردیم و از بهشتِ تسلیم خارج شدیم، با دست خودمان ساخته و پرداخته کردیم. و جاهلانه باز آن را با ذهن خودمان، با دستاوردهای خودمان، به جهان دیگر می بریم. تو خود حامل جهنم خویشی. خداوند بیکار نیست برای کسی جهنم و شکنجه گاه درست کند، لذتی هم از اینکار نمی برد، تو خود آن را مهیا می کنی. ” فَذُوقُوا العَذابَ بِما کُنتُم تَکسِبُونَ”. این عذابی اکتسابی است. خود با نوع زندگی مان آن را کسب می کنیم. کیفیتی است بدور از رحمت. پس چیزی جدا از منِ تو نیست. آن را با خود، این سو و آن سو می بری. بدیهی است اگر روح و جان آدمی از آن خلاص نشود، پس از مرگ نیز با او خواهد ماند. و حتی رشد خواهد نمود. این تمام داستان است. اکنون همه به جهنم در آمده ایم و آیه ی “و اِن مِنکُم اِلّا  وارِدُها” محقق شده است. همه  در آنیم. چه این آیه جمله ی فعلیّه نیست که بخواهی آن را به زمانی و روزی و روزگاری دیگر نسبت دهی. آیه را نوش کن. ببین در کجا قرار گرفته ای. اینجا همان کیفیت ناری است. همان تبعیدگاهی است که آدم و ذریّه اش به آن هبوط کرده اند. اینجا همه چیزش با “نار” کار می کند.حتی بدن تو با حرارت زنده است. آن نور پر حرارت خورشید است که غذای تو را مهیا میکند. غذایت  ناری است. تو با سوخت و ساز زنده ای. این تبعیدگاه، اتم هایش همه حاوی نیروی ناری است. دروغ نگفته اند، ما همه در نار بسر می بریم. حتی روابط مان ناری است. ذهنیات مان نیز ناری گشته اند. مگر نمی بینی که مردمان خفته و تاریک اندیش،  چگونه یکدیگر را در گوشه گوشه ی جهان تکه پاره می کنند، دیوانه وار ویران می کنند و آواره می سازند، متجاوزانه حقوق تر و خشک را پایمال می کنند، و آنگاه شیطان صفتانه اَدای مصلحان را در می آورند. مگر جهنم شاخ و دم دارد که در جای دیگری بدنبالش می گردی. صانع جهنم، همین ذهن تاریک اندیش و منیّت ساز است. تصوّر کرده ای آیه ی ” وُقُودُها النّاسُ وَ الحِجارَه” (سوختش از سنگ و مردمان است) به چه اشاره دارد؟! آن اشاره به همین جهان ثقیل و مردمان ذهنی اش است. این خفتگان سنگین! شرّ را به خداوند سبحان نسبت مده که او خیر مطلق است. اینکه همواره از ذهن مخرّب سخن می گویم، میدانم که به چه اشاره می کنم. آن، جهنم ساز اصلی است. منیّت ساز است. اصلِ نار است… تو از این نار خارج شو. از جهنم خود ساخته به در آی. آن را با خود به جهان دیگر مبر. همینجا لباسش را به در آر. آزاد شو. “مُخلَص” شو. از دستش خلاص شو. آن مالکِ جهنم توست. از ملکیّت اش به در آی. وقتی از زیر سلطه ی این ذهن به در آیی، رحمت آنجاست. تو دوباره مشمول رحمت شده ای. باز گشته ای. رجوع کرده ای. و حیات یافته ای. و کیفیت بهشتی جز این رحمت واسعه نیست.

      Share
      7

      Related posts

      مارس 21, 2023

      نکات قرآنی 759


      Read more
      مارس 21, 2023

      “یک تمرین مجرَّب در مراقبه”


      Read more
      مارس 21, 2023

      “ضربهٔ رحمت”


      Read more

      جستجو

      ✕

      آخرین مطالب

      • “فقط دیدن”
      • نکات قرآنی 759
      • “انسان واقعی”
      • “یک تمرین مجرَّب در مراقبه”
      • “ضربهٔ رحمت”

      دسته‌ها

      بایگانی

      2016@ All rights reserved for www.masoudriaei.com
        0

        $0.00

          ✕

          ورود

          گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟