photo_2017-09-24_09-26-33photo_2017-09-24_09-26-33photo_2017-09-24_09-26-33photo_2017-09-24_09-26-33
    • مقالات
    • نکات قرآنی
    • ترجمه صوتی و تصویری قرآن
    • نکات قرآنی صوتی
    • مقالات صوتی
    • مطالب گونه گون
    • تماس با ما
    0

    $0.00

      ذکر حمد
      سپتامبر 25, 2016
      باید از دیگ دروغ بیرون پرید
      اکتبر 1, 2016

      روش های کاربردی در سلوک (1)

      اکتبر 1, 2016

      باید کار بر خود را جدی گرفت. فرصت، همیشگی نیست. و اکنون بإذن الله مقالات کاربردی آغاز می شود. این مقالات را به ترتیب بخوان و به ترتیب عمل کن. آنها برای عمل کردن نوشته شده اند. اولین قدم و مهمترین آن، توقف ذهن است. باید بتوانی ذهن قبلی ات را متوقف کنی. ذهن قبلیِ تو، مشتی فکر و خیال و تصورات جوراجور است که تو را در شبکۀ تارعنکبوتی خود به دام انداخته است. باید از آن بدر بیایی. اگر خواهان وصل به “حقیقت محض“هستی جز این چاره ای نیست. پس یا این وادی را فراموش کن یا قدم به قدم بیا. اگر بیایی هر جا که باشی روح الهی را در مدد خویش خواهی یافت.

      (الف) جایی خلوت بیاب.أرجح آن است که طبیعتی بکر باشد. به دور از دست سازها ی انسانی. به دور از دکل های برق. به دور از آهن پاره های متمدنانه. حتی وسیله الکترونیکی با خود نبر. یک محیط طبیعی، بکر و ساکت. همچنان که در آن محیط قدم می زنی، بگذار روح ات خود جایی برای نشستن انتخاب کند. تو انتخاب نکن. هر جا که خواست بنشیند همانجا بنشین. بد و خوب نکن… آرزوی رسیدن به هیچ چیز و هیچ جا را نداشته باش. اگر آرزومند باشی کمکی دریافت نخواهی کرد و بهتر است به خانه ات برگردی.

      (ب) در نشستن کمرت صاف باشد. قوز نکن. و به روبرویت نگاه کن. اولین چیزی که توجه ات را جلب کرد همان مناسب است. کاملا روبرویش بنشین. آن چیز می تواند یک درخت یا یک تخته سنگ و یا حتی افق آسمان باشد همانجا که زمین و آسمان به هم رسیده اند.

      (ج) اگر آن چیز مثلا یک درخت بود فقط آن را نگاه کن. هیچ قضاوتی نکن. مگو چه درخت خوب یا بدی، زشت یا زیبایی، بلند یا کوتاهی، خشک یا سبزی… خنثی باش. هیچ حکمی نکن. فقط نگاه کن. با این نگاهِ خنثی دقایقی باش. در اثناء چنین نگاهی ناگهان افکار و تصورات گوناگون به تو هجوم می آورند. نترس. ذهن اینکار را می کند چون نمی تواند لحظه ای بدون قضاوت زندگی کند. قضاوت، خوراک ذهن است. و تو با این کار شیر حیاتش را بسته ای. پس او حمله می کند تا تو را از ادامه کار منصرف کند، تا دوباره بر تو مسلط شود. پس انواع فکر و خیال را بسویت سرازیر می کند.

      (د) هر فکر و خیالی که می خواهد باشد، نترس. فقط به آنها نگاه کن. قضاوتشان نکن. با آنها همراه نشو. اگر بگویی چه فکر خوبی یا چه فکر بدی، چه خیال زشتی یا چه خیال زیبایی، با آنها همراه شده ای، چون آنها را قضاوت کرده ای. وکلک ذهن گرفته است و توانسته تو را از کیفیت بی قضاوتی خارج کند. نباید با این افکار و تصوراتِ هجومی، مبارزه کنی. مبارزه آنها را قوی تر می کند. پر رنگتر می سازد. راهش اینست که فقط با نگاهِ بی قضاوت آنها را “مشاهده“ کنی. یک نگاه خنثی. چون این کنی خواهی دید به کسری از ثانیه معجزه ای رخ می دهد، آنها به یکباره محو گشته نابود می شوند. فکر و خیالی را که عمری نتوانسته بودی از دستشان بگریزی به همین سادگی زایل می شوند. فقط شرط لازم و ضروری اینکار، یک “مشاهده“ است. یعنی نگاه بی قضاوت. ( فهم و دریافت کل مراحل این مقال هر چند ماه هم که طول بکشد نباید تحت هیچ عنوان به دام قضاوت بیفتی. هر قضاوتی سم است. خوب و بد ندارد).

      (س) دقایقی راحت می شوی. چه اکنون نزدیک نفس مطمئنه ای. تسلیمی. چه عملا مفهوم نگاه بی قضاوت را دانسته ای. انرژی بگیر. تنفس ات عمیق تر می شود. هیچ دخالتی نداشته باش. خودت را در هستی رها کن. از این امنیت بهره ببر. این حق توست. تو جزئی از این کل لایتناهی هستی.

      (ش) ذهنِ قبلی آرام نمی نشیند. اینبار خود را مثل مرغ سر کنده به در و دیوار می کوبد. و چون طرفند قبلی اش جواب نداد، پس برایت ترس و وحشت ایجاد می کند. انواع القاءات ترسناک را بسویت سرازیر می کند. مثلا القاء اینکه؛ زوزۀ باد، چون موجودی غیرارگانیک در این بیابانِ تنهایی تو را خواهد بلعید! یا ماری زهرآگین از پشت سرت، لحظه به لحظه به تو نزدیک و نزدیکتر می شود! یا قرار است اکنون و همینجا زمین دهان باز کند و تو را یکجا ببلعد!… ممکن است سر و صداهای عجیب بشنوی. سر و صداهایی که پیش از آنکه ریشه در بیرون داشته باشند، از درون خودت نشأت می گیرند! حتی ممکن است ذهن، حرکت سایه ها را به سراغت بفرستد! نترس! ایجاد رعب و وحشت از آخرین تیرهای ذهن مخرب است. نباید بترسی. جنب نخور. لبخند به لب همان “نگاه بی قضاوت“ را داشته باش. ذهن دارد جانش در می رود. بگذار جانش در رود. اگر نترسی، هر چیزی از تو خواهد ترسید. و از این مرحله پیروز بیرون می روی. و اگر بترسی کار خرابی ببار آورده ای. انرژی نابی را از دست داده ای. و ذهن مخرب، پیروز شده است. پس برخیز و به خانه ات برگرد. شاید بار دیگر که آمادگی داشتی، بتوانی بر این ترس غلبه کنی. ما سالک ترسو نداریم.این فقط سالک شجاع است که به منظور نائل می شود.

      (ص) حال نگاهت را از آن چیز یا آن درخت بر گیر. و بی آنکه به اشیاء دیگر زل بزنی، تمام تصویر روبرویت را ببین. در قاب تصویر تو همه چیز هست. زمین، آسمان، سنگ و درخت و … اما تو هیچکدامشان را خاص نمی کنی، جدا نمی نگری، قیاس نمی کنی، به قضاوتشان نمی گیری، حتی نمی گویی آسمان بالاست و زمین پایین، اسم این درخت است و اسم آن یکی کوه، این آبی رنگ است و آن قهوه ای. بکار بردن هر واژه ای ممنوع است. چه در این مرحله هر واژه ای دروغ است. دروغ نگو! روی هیچ شیئی اسم نگذار. هیچ قضاوتی از هیچ نوعی را مرتکب نشو. فقط نگاه می کنی. نگاه به “کل“. غیر از نگاهِ خنثی به چیز دیگری نباید دامن بزنی. و این کاری سخت است. بار اول ممکن است بیش از یکی دو ثانیه نتوانی تحمل کنی. همان خوب است. به مرور به چند دقیقه خواهد رسید. این را می گویند در “حال“بودن. به “بی زمان“ رفتن. خروج از شبکۀ تارعنکبوتی برداشتها و ذهنیات. در یک کلام این را می گویند “رهایی“. گریز از زندان ذهن. اگر یکبار و لو چند ثانیه آن را تجربه کنی با کیفیت آن عملا آشنا شده ای. خود را به “کل“ متصل کرده ای. آنگاه روح تو دیگر آن را رها نخواهد کرد. زیرا از ازل با چنین حالتی آشنا بوده است و اکنون دوباره آن را به “یاد“ آورده است. این “یادآوری“ موتور روح خفته را روشن می کند. شعله ور می سازد. تا آن دم که به مدد روح الهی راه خروج از رنج را خواهد یافت. و به این لهو و لعبی که عمری در آن گرفتار بوده خواهد خندید. در این کیفیت، نوعی از “آگاهی“ است که برای ذهن معمول کاملا ناآشنا و غیر قابل توضیح است. باید خود تجربه کنی.

      (ق) لااقل سه بار در سه زمان مختلف این روند را با “بسم الله“ سلوک کن. و با “بسم الله“ به پایان برسان. “بِسمِ اللهِ مَجراها وَ مُرساها“رمز کار است. آنگاه که این کیفیت در وجودت شکل گرفت می توانی این روند را در اتاق خلوت و ساکت خانه ات پی بگیری. بزودی این کیفیت در وجودت ملکه می شود تا جائیکه حتی در شلوغی و ازدحام نیز از آن برخوردار خواهی بود. هیچ هیجان و سروصدایی نمی تواند تو را از “نگاه بی قضاوت“ بیندازد. و تو اولین سرمایۀ جاودانی سلوک ات را بدست آورده ای. یک وسیلۀ کاربردی عظیم که هیچ سالکی از آن بی نیاز نیست. تو عملا آموخته ای که ذهنت را متوقف کنی. این نکته آنقدر مهم است که تا این مرحله را به انجام نرسانده ای، بهتر آنست که از مقالۀ کاربردی دیگر، سراغی نگیری. مقالات بعدی فقط برای آن کسان است که از این مرحله گذشته اند. زیرا میدانم که به دردِ غیر اهل عمل نخواهد خورد. و چه بسا به ضررشان باشد. پس آرام و با طمأنینه، بی شتاب و فزون طلبی، این کیفیت متعالی را بدست بیاور و ذهنی را که عمری توسط آن شرطی شده ای متوقف کن، چه اگر قرار است برخوردار از خیری آسمانی گردی بی شک پس از این مرحله خواهد بود.

      مسعود ریاعی

      (نقل از کتاب کیمیاگری باطنی)

      Share
      35

      Related posts

      مارس 21, 2023

      نکات قرآنی 759


      Read more
      مارس 21, 2023

      “یک تمرین مجرَّب در مراقبه”


      Read more
      مارس 21, 2023

      “ضربهٔ رحمت”


      Read more

      جستجو

      ✕

      آخرین مطالب

      • “فقط دیدن”
      • نکات قرآنی 759
      • “انسان واقعی”
      • “یک تمرین مجرَّب در مراقبه”
      • “ضربهٔ رحمت”

      دسته‌ها

      بایگانی

      2016@ All rights reserved for www.masoudriaei.com
        0

        $0.00

          ✕

          ورود

          گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟