“فَاَمَّا مَن اَعطَی وَ اتَّقَی”
(و اما آن که عطا کند و تقوا ورزد)!!
☆ و اکنون چند ترجمه ی مفهومی از این آیه شریفه:
– آن که به دیگران عطا کند، به واقع حافظ خود است. به صیانت خود اقدام نموده، زیرا دیگران خودِ اویند در جلوه ای دیگر.
– آن که عطا کند و از منّت گذاشتن پروا نماید… زیرا منّت و آزار رسانی، از بین برنده ی خاصیت و برکات عطایاست.
– آن که جانش را به اخلاص بر کف دست نهد، در حقیقت آن را صیانت کرده است! مسیح (ع) فرمود؛ آن که بخواهد جانش را حفظ کند، آن را از دست داده است و آن که جانش را در طبق اخلاص نهد، آن را بدست آورده است.
– عطا کردن و پرهیزکاری در یک راستا عمل می کنند. عطا کردن، دل کندن است. آن که عطا کند، دل کَنده است.
– عطا کردن بدون تقوا و پرهیزکاری، یک معامله و گاه یک فریب است. عطاکننده ی واقعی، تقوا پیشه است. و تقواپیشه، عطاکننده ی واقعی است.
– حقیقت عطا کردن و تقوا داشتن، واحد است. همچون درختی با دو تنه که از یک آب می نوشند و با هم بار می دهند. هم دست و هم داستان اند. آنها یکدیگر را پوشش می دهند.
– دادن و عطا نمودن، خود نوعی صیانت است. رهایی از چیزهاست. همچنانکه گرفتن و داشتن و انباشتن، گرفتاری و دربندی است. ضد تقوا و ضد رهایی است.
– اول عطا کننده(مُعطِی) و تقواپیشه، خودِ خداست؛ “وَ هُوَ اَهلُ التَّقوی وَ اَهلُ المَغفِرَة”! و نیز تجلّی او، وجه الله، انسان کامل است.
– عطا کردن، رها کردن است. رها کردن، رها شدن است. تا رها نکنی، رها نشوی. تقواداران، رهایی یافتگان اند.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی