“یا نارُ کُونِی بَردَاً وَ سَلامَاً”
(ای نار، سرد و سلامت باش)!
☆ نار را نباید از بین برد. آن یک نیروی کارآمد است. آن را باید مهار زد. تبدیل کرد. این کاری است که خداوند در این آیه می کند. آن را با قاعده ی کُن، تجزیه می کند به خنکی و سلامتی! و چون این شود؛ اکنون نار چیز دیگری است. چونان قبل ویرانگر نیست. بلکه در خدمت است. زندگی بخش و شادی آفرین است. نار را با نور خدا می توان به نور حیات و سازندگی تبدیل کرد. نفس شیطانی را که ناری است می توان با سلوکی پیگیر به تسلیم در آورد و مسلمانش نمود. می توان نرم و پذیرایش کرد. مهارش زد. و به کارش گرفت. می توان آن را از یک نیروی مخرب به نیرویی سازنده تبدیل نمود. و آنگاه تو در بهشتِ بَرد و سلام خویش قرار گرفته ای. زیرا از سلطه ی یک نیروی افسارگسیخته بدر آمده، و بی آنکه آن را از بین ببری، به خدمتش گرفته ای. نکته ی آموزنده این آیه، تبدیل نار به نور حیات و شادکامی است. نار به بَرداً و سَلاماً تبدیل شدنی است. [قاعده ای عددی و البته قرآنی نیز مؤید آن است که در این مجال جای بیانش نیست]. ای دوست، یک سالک، نار شهوت و شهرت و شرارت و خشونت و آز و حسد و فریبکاری را مهار می زند. او اجازه ی شعله ور شدن به آنها نمی دهد. اجازه نمی دهد که نیروهای نفس شیطانی در سرزمین وجودش جولان دهند. بلکه آنها را به تسلیم وا می دارد و تمامی نیروهایشان را به خدمت روح خویش در می آورد. این همان جهاد بزرگ است که سالکان باید از آن ظفرمند برون آیند. ای دوست، تبدیل نار به بَرد و سلام، یک کیمیاگری باطنی است. آن عروج از لایه ی پست حیات به لایه ی برتر حیات معنا می دهد.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی