“فَلَمّا اَلقُوا سَحَرُوا اَعیُنَ النّاسِ”
(و آن گاه که “اِلقاء” نمودند، چشمان مردم را سِحر کردند)!
– و این یک سِحر جمعی است. همه گیر است. سِحر گاه در مورد یک شخص یا یک مورد خاص است و گاه عام است و مردمی را شامل می شود. و این از بدترین و مخرب ترین سِحر هاست. گویی سرزمینی به خوابی تاریک فرو رفته است. چنین سِحری با نگاه مردمان کار دارد. نگاه شان را می دزدد. آنها دگر نمی توانند واقعیت را ببینند. نوعی نگاه توهّمی به آنها القاء می کنند و آنها چشمان واقع بین خود را از دست می دهند. و از آن پس چیزی را می بینند که ساحران می خواهند. سِحر های جمعی، همواره دستاویز حکومت های فرعون صفت بوده است. و این آیه نیز دقیقاً بازگوکنندهٔ ماجرای سَحَره ی فرعون است. کار آنها این است که نگاه مردمان را از درون تغییر دهند. از واقعیت به توهّم و خیالپردازی بکشانند. کار سِحر همین است؛ چیزی را که حقیقت ندارد، به تو به شکلی واقعی و باورمندانه جلوه می دهد. و این کار با “اِلقا” صورت می گیرد. ابزارش اِلقا کردن است. و القا شیوه های مختلف دارد؛ مستقیم یا غیر مستقیم، با وسیله یا بی وسیله! کافیست چیزی را با موفقیت به ذهن کسی القا کنی، کار تمام است. او بنده و برده ی آن القا شده است. از آن پس همانطور می بیند که شخص القاکننده می خواهد، و همان کار می کند که شخص القاکننده اراده کرده است. چنین سِحری بردگی می آورد. تو دگر خودت نیستی، خودت نمی بینی، خودت انجام نمی دهی، بلکه همهٔ اینها از درون به تو القا شده است. تو اسیر توهّمات و ذهنیات القا شده قرار گرفته ای. فلذا سَحَرهٔ قدرت براحتی هر جا که بخواهند تو را می کشانند و از وجودت در راه اهداف و مطامع خود بیگاری می کشند. و تو فکر می کنی که همه ی اینها با اراده ی آزاد خودت انجام می شود، حال آنکه اینطور نیست. سِحر اراده ی آزاد تو را از درون ربوده و به چیز دیگری تبدیل کرده است. ای دوست، برای حفاظت از خود و مصون بودن از سِحر، لازم نیست نزد رمال و دعانویس بروی؛ مراقبه ی اصیل بهترین و کارآمدترین راه مقابله است. هر صبح و شام ذهنت را خالی کن. زیرا سِحر از زیر مجموعه های ذهن است. سِحر ذاتاً اصالت ندارد. این ذهن است که به آن پر و بال می دهد و از جنس وجودش می انگارد. در ذهن خالیِ شناور در سبحان، هر سِحری بی اثر است. در این کیفیت، بی ذهنی، بی سِحری است. مافوق هر سِحر است. دریاب نکته را!
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی