“وَاذکُر اِسمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّل اِلَیهِ تَبتِیلاً”
(نام ربّ ات را یاد کن و برای وصل به او، خود را از هرگونه دلبستگی رها کن)!
– “تَبَتُّل” مقام انقطاع است. بریدن از هر چیز و هر کس، برای نیل به پروردگار است. مفهوم “تَبَتُّل”، معنای همان دعایی است که در نماز شب بیان می شود؛ “اِلهی هَب لِی کَمالَ الاِنقطاعِ اِلَیکَ”! (پروردگارا! بخاطر نیل به خودت، بریدن از هر چیز و هر کس را به تمامی عطایم کن)! این یعنی “تَبَتُّل”! این یعنی خالی شدن از غیر. پاکی محض. در “تَبَتُّل” جز خدا یاد و تصویر هیچ کس و هیچ چیز در وجود سالک نیست. گویی وجودش تبدیل به یک خلأ شده است. بی صدا، بی تصویر، خالی از دانستگی. حتی در انتظار پاداشی نباش. چنین سالکِ خالی شده ای، برخوردار از بکارت باطنی است. بکر شده است. زیرا روح و جان و ذهنش به تمامی از ماسِوَی الله بریده است. هیچ آلودگی از هیچ سو بدو راه ندارد. خالی است. هیچ خواهش و آرزوی نفسانی او را لمس نمی کند. بکر است. پس آماده ی تولد دوم است! فلذا نور ربّ اش در وجود خالی از غیر او، خانه می کند. و با این واقعه ی با برکت، و همجواری نور با روح، تولد دوم سالک به وقوع می پیوندد. این همان تولد لطیف و روحانی است که انبیاء و اولیاء عِظام از آن بعنوان تولد دوم سخن گفته اند. تولدی که با نزول نور و سکنا گزیدن در روح رخ می دهد. چونان بارشی نورانی و حیات بخش. “رَشَّ عَلَیهِم مِن نُورِهِ”! این وجودِ لطیفِ تازه تولد یافته، خودِ حقیقی توست! توهّمی نیست. از جنس لطیفِ وجود و به شکل خود واقعی توست. ای دوست، پس این نکته را دریاب که مقدمه ی واجب برای این واقعه روحانی، همان خالی شدن از غیر، همان انقطاع تمام، و به عبارتی همان “تَبَتُّل” است.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی