– “ذات” آن است که نه در ناب تغییر می کند و نه در غیر ناب. همواره همان است. نه افزایش می یابد و نه کاهش. از چیزی تاثیر نمی گیرد اما خود اثرگذاری شگفت است. حقیقةالحقایق است و جز خودش کس از چیستی اش با خبر نیست.
– “صفات” مجموعه آگاهی ها و توانایی های قابل تجلّی است. توانمندی هایی که هر کدام در معنایی بارز اند. همچون حیّ، علیم، قدیر، سمیع، بصیر.
– “افعال” توانمندی هایی است که به ظهور رسیده و آفرینش را بالفعل نموده و چرخه اش را به جریان می اندازند؛ همچون خالق و صانع.
اکنون دقت کن!
برخی سالکانِ “ذات” اند. و چون واصل شوند، این جهان برایشان جز توهّمی بیش نیست. چه آنها از هر تصویر و تصوّر ذهنی گذشته اند و توجه جز به ذات ندهند.
برخی سالکان صفات و اسماء اند. اینان توجه خود را غرق جلال و جمال ذات قدوس نموده تا به کمال نائل گردند.
برخی سالکانِ افعال و ظهورات اند. اینان توجه به آفرینش عظیم او داده و همواره از حیرتی به حیرتی رفته و مسحور قدرت نمایی های فعلی اویند. آفرینش از منظر اینان کاملاً جدی و واقعی است. این گروه، توحید شان را از توجه به آفرینش یعنی عالَم شهود اخذ می نمایند. گروه دوم توجه به ورای آفرینش داده و توحید شان را از آگاهیها و توانمندیهای پشت صحنه یا غیب بر می گیرند. و اما گروه اول، آنان که وجه خود را به تمامی به غیب الغیوب، آن ذات ناشناختنیِ لا یُدرَک، داده اند، با حاصل کردن موت شان، با بی خواهشیِ سالکانه از افعال و صفات گذشته و در جنب هستیِ مطلق سکنا گزیده اند. اینان خالص ترین نیروهای ذات حق تعالی یند. هیچ منیّتی در آنها وجود ندارد و خواهان هیچ اسم و رسمی نیستند. نه خوفی دارند و نه اندوهی.
مسعود ریاعی