☆ خدای واحد، یگانه است و در عین حال می تواند وحدانیتی چند وجهی به خود بگیرد. این یعنی خداوند می تواند در منطقه ای با نامی ظهور کند و در منطقه ی دیگر با نامی دیگر. در سرزمینی که در فقر و تنگدستی به سر می برند با نام “قابض” ظهور کرده و در بلادی که فراوانی و آسایش حاکم است با اسم “باسط”. در دیاری که همدیگر را تکه پاره می کنند و رحمی در کارشان نیست، اسم “شدید العذاب” در کار است و در دیاری که مردمش در سبزه زارها و کنار نهرها و چشمه سارها نفس می کشند و به یکدیگر عشق می ورزند و محبت می کنند، به اسم “منعم” و “معطی” عمل می کند. در جایی که پر از فریب و نیرنگ است و اعتمادی نیست، اسم “مکار” در کار است و در جایی که علم و خدمت موج می زند “فتاح علیم”. ای دوست، اسامی خدا بی شمار است و متناسب با شعور هر قومی، اسمی ظهور می یابد. این یعنی با تغییر شعور می توان از اسمی به اسم دیگر رفت. ایوب پیامبر تا وقتی تحت اسم “ضار” (ضرر زننده) است، بیمار و ندار است. و چون خود را لایق اسم “ارحم الراحمین” می کند، همه سختی ها تمام می شود و همه ی آنچه را که از دست داده به او بر میگردانند؛ “اَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُ وَ اَنتَ اَرحَمُ الرّاحِمِینَ”! این یعنی می توان از اسمی به اسم دیگر رفت. کافیست آن اسم دیگر را در وجودمان به جریان بیندازیم و با ارتقاء شعورمان و رفتار نیک مان خود را لایق آن اسم کنیم. بدان که هر اسم، اصحاب خود را دارد. اصحابی که شبیه همان اسم عمل می کنند.
مسعود ریاعی