☆ مراد از “احساسات”، ادراک چیزهایی است که هستند و احساس شان می کنی. و مراد از “نااحساسات”، چیزهایی است که هستند و احساس شان نمی کنی. احساس نکردن شان به معنای عدم وجودشان نیست. چه بسا احساسات زیبایی که ما از آنها غافلیم، و چه بسا احساساتی دروغین که به آنها دل خوش کرده ایم. در روند زندگی، احساسات به نااحساسات تبدیل می شوند و نااحساسات به احساسات. این یعنی؛ احساسات کاذب و مخرّب را می توان از شرّشان خلاص شد، و بالعکس؛ می توان بسیاری از چیزهای خوبی را که تا کنون ادراک نمی کردیم به حوزه ی احساس خود در آوریم. بطور مثال؛ اگر نعمتی را نبینی و قدر دان نباشی و به عبارتی برایت عادی شود، آن از حیطه ی احساس به حوزه ی نااحساس رفته و به مرور ناپدید می شود. برای اینکه بتوانی احساساتی را که به قلمرو نااحساسات رفته اند، به حیات آگاهانه ات باز گردانی، باید لااقل سه روز تمامی حس هایت را به قرنطینه روزه ی سکوت بری (ثَلاثَة اَیّام). روزه سکوت، تک تک آنها را از شرطی شدگی و خوابزدگی رها می کند [نحوه انجام روزه سکوت در پنج مقاله “روش های کاربردی در سلوک” آمده است]. با چنین روزه ی آگاهانه ای، حس های ظاهری و باطنی ما تزکیه شده، روند احساسات واهیِ پیشین متوقف گشته و نااحساسات اصیل و فراموش شده، زنده و بارز خواهند شد.
مسعود ریاعی