“مُلَخَّص تفسیر سوره واقعه”
-علاءالدوله سمنانی (۸ هجری)
با ترجمه: مسعود ریاعی
☆ ای طالب شناخت واقعه ی بالابرنده، بدان که “واقعه” اسم قیامت روح است همچنانکه “الاَزِفَة” اسم قیامت خفی، و “الحاقَّة” اسم قیامت سرّ، و “السّاعَة” اسم قیامت قلب است.
هنگامی که واقعه به وقوع بپیوندد، سالک را از حالتی بالا می برد و از حالتی پایین می آورد… سوره واقعه را در کتاب حق آنجا که می فرماید “اِذا وَقَعَتِ الواقِعَة، لَیسَ لِوَقعَتِها کاذِبَة”، متدبرانه بخوان و بفهم که واقعه امری قطعی است و هیچ شکی در وقوع آن نیست و سالک چون به سلوک و تصفیه نفس اشتغال داشته باشد و ذکرش را به عالَم روح متصل کرده باشد، بی شک واقعه را مشاهده خواهد نمود. و آن در ابتدای امر همچون پرده ی سیاهی -در هنگام غلبه ذکر- از بالای سر می آید… و چون بر سر نازل شد و بر چشم سالک واقع گشت، تصاویری از عالَم غیب و آنچه در آن است را آنطور که خداوند نشانش دهد، خواهد دید. علوم روحانی در این واقعه بر او کشف شده و عجایب و غرائب فراوان و غیرقابل شمارش مشاهده خواهد نمود.
☆ “خافِضَة رافعِة” یعنی؛ اهل شهوات را به درجات پایین تر می برد و رتبه کسانی که ترک شهوات نموده و به مغز معانی توجه داشته -نه به صورتهای ظاهری آن- و از باطل دوری گزیدند و روی سوی حق داشتند، بالا می برد.
“اِذا رُجَّتِ الاَرضُ رَجّاً” یعنی؛ زمین بشریت از فرط غلبه ی “ذکر روحی” به لرزه در آمده و “وَ بُسَّتِ الجِبالُ بَسّاً” یعنی؛ قوای معدنی جسمانی از شدت تاثیر ذکر روحی، تحلیل رفته و “فَکانَت هَباءََ مُنبَثّاً” یعنی؛ و آن، به سبب نیروی نفی همان ذکر روحی، به غباری پراکنده تبدیل شده است.
“وَ کُنتُم اَزواجَاً ثَلاثَة”، و شما در چنین موقعیتی سه حالت خواهید داشت: “اصحاب میمنه” (راست)، “اصحاب مشئمه” (چپ) و “السابِقُون” (پیشروندگان)، همانطور که خداوند وصف نموده است.
“اصحاب یمین” آنهایند که اهل نعمت و برکت اند زیرا از خواب دنیا بیدار شده اند. و “اصحاب شِمال”، اهل شُومی و جاهلان خفته در خواب غافلانه ی دنیوی اند. کسانی اند که به لذت ها و زینت های زودگذر دنیا چشم دوخته و از حقایق و معانی آن در غفلت بسر می برند. پس اینان چه حال بدی خواهند داشت آنگاه که از خواب دنیوی برخیزند! و اما “السّابِقُون السّابِقُونَ” پیشگامان در نیکی به سوی مایند. اینان نه نگاهشان از حقایق منحرف گشته و نه گام هایشان به چپ و راست از حق تجاوز نموده است. چه اینان بیش از هر کس دیگر، توجه راستین به خدای تعالی داشته اند.
☆ “یَطُوفُ عَلَیهِم وِلدانُ مُخَلَّدُونَ” (نوجوانانی جاودانی به دورشان می گردند!) یعنی؛ صورت اعمال قلبی و تجسم اوصاف پسندیده ی روحی شان، به خدمت بر گِردشان می گردند “بِاَکوابِِ” (با کاسه هایی) یعنی؛ با استعدادهای برتر آسمانی و “اَبارِیق” (و کوزه ها) یعنی؛ با استعدادهای فروتر زمینی، و “وَ کَاسِِ مِن مَعِینِِ” یعنی؛ با استعدادی به اعتدال رسیده از امتزاج استعدادهای برتر آسمانی و استعدادهای فروتر زمینی، که سرشار از شراب دیدار و دریافت است “لا یُصَدَّعُونَ عَنها” یعنی؛ آن شراب آگاهی، نه قوّه ی مُدرکه روحانی شان را از کار می اندازد “وَ لا یُنزِفُونَ” و نه حال و ذوق شان را از بین می برد، و نوشیدنش آزاردهنده نیست. هر گاه جامی از آن بنوشند، همواره به سبب اولین تجربه ای که از نوشیدنش دارند، جام های دیگری را طالبند. و اینان در این کیفیت روحانی جاودانه اند “وَ فاکهةِِ مِمّا یَتَخَیَّرُون” یعنی؛ برای شان ثمرات بسیاری است که در اختیارشان است “وَ لَحمِ طَیرِِ مِمّا یَشتَهُونَ” یعنی؛ برای شان همواره قوایی تازه از ذکر روحی است که با آن هرجا که بخواهند به پرواز در آیند “وَ حُورُُ عِینُُ کَاَمثالِ اللؤلُؤِ المَکنُونِ” یعنی؛ برای ایشان قوای کالبدی شایسته از نفس پاک و مطهر است که آنها را در کارهایشان یاری می دهند. این قوا همچون گوهرهایی در صدفِ کالبد و نفس اند که در بحر دنیا واقع اند و هواها هیچ غباری بر آن ننشانده اند.
التأویلات النجمیه ج ۶ سوره واقعة