☆ برخی ذهن شان را روح شان فرض کرده اند. اینطور نیست. ذهن، روح نیست. ذهن، امری حادث، و تشکیل شده از القاءات گوناگونی است که از کودکی در مرحله مرحله ی زندگی و با آموزشهای مختلف به آدمی القاء می شود. ذهن، همچون یک برنامه شبیه ویندوز های ابتدایی و محدود است که مغز را در اختیار می گیرد و شخص را از درون وادار می کند تا بطور مشخصی ببیند، بشنود و عمل کند. ذهن با تولد تو، اندک اندک شکل گرفته و پا عرصه وجود می گذارد و آنگاه چون دیوی سیطره می اندازد. حال آنکه روح، یک وجود زنده است. پیش از ذهن و حتی پیش از کالبد جسمی ات، وجود داشته است. خود سرشار از حیات و آگاهی است. روح، ذهن نیست. ذهن، حرّاف است. حرف زدن کار اوست. برخی ذهن شان در سرشان حرف می زند و خیال می کنند که این روح است که با آنان سخن می گوید. بسیاری فریب این حیله ی ذهن مکار را خورده اند و متاسفانه هنوز نیز میخورند. ای دوست، سخن روح، عمل روح است. روح با “واقعه” است که سخن می گوید. درون تو باید ساکت باشد تا “وقایع” را خوب ببینی و سخن روح را استنباط کنی. اگر به سکوت درونی نائل شوی، آنگاه و فقط آنگاه است که عمل روح را چون کلمه ای زنده ادراک خواهی نمود.
مسعود ریاعی