☆ از منظر هستی، هیچ موجود بیهوده و بی بازدهی وجود ندارد. برای هستی، هر انسان یک دستگاه تولید انرژی است که برایش انرژی های لطیف تولید می کند. موادی را که دستگاه وجود آدمی بعنوان غذا، آب و هوا از طبیعت دریافت می کند، در فرآیندی پیچیده، تبدیل به انرژی های لطیفی می کند که کاربرد های احساسی، عاطفی، خرد ورزانه و غیره دارد. این انرژی های حیاتی برای عوالم لطیف دیگر حکم مواد اولیه را دارند. ساخت و ساز های لطیف، از چنین انرژی هایی ایجاد می شود. انسان عادی -چه بداند چه نداند- یک دستگاه مولد انرژی است که عَلَی الاَسَف فقط بخش اندکی از تولیداتش را خود استفاده می کند. مابقی را جریان هستی می مَکَد و در کیفیت ها و بخش های دیگر حیات -که خود می داند- استفاده می کند. نکته ای که قصد بیان آن را دارم این است که یک سالکی که به این مهم آگاه است، با ذخیره سازی این انرژی [که چگونگی آن، در مقالات “روش های کاربردی در سلوک” در کتاب کیمیاگری باطنی بیان گشته است] دست اندر کار ساخت کالبدهای لطیف خود می شود تا ادامه ی سیرش را پس از مرگ، و گاه ورود به کیفیت های دیگر حیات، تسهیل و شدنی نماید.
مسعود ریاعی