پرسید: هستی، محصول تصادف است و آخر چطور ممکن است که یک دانشمند فهیم به خدا باور داشته باشد؟! و پاسخ شنید: چطور می شود که یک دانشمند فهیم به خدا باور نداشته باشد؟! آخر مگر می شود کسی دانشمند واقعی باشد، چشمان مشاهده گرش باز باشد و همه ی شگفتیهای هستی را به تصادف نسبت دهد؟! این یعنی؛ تصادفاً ستارگان و کرات آسمانی شکل گرفته اند، تصادفاً نیروهای حیات دهنده به وجود آمده اند، تصادفاً عناصر به هم پیوند خورده اند، تصادفاً جوی شکل گرفته و آبی چکیدن گرفته است، تصادفاً بذر حیات به وجود آمده است، تصادفاً گیاه و حیوان پدیدار شده اند، تصادفاً زاد و ولد می کنند، تصادفاً هوشمندی موجودات زنده پا به عرصه ی وجود گذاشته است، تصادفاً بقا ادامه می یابد، تصادفاً طبیعت خود را بازسازی می کند، تصادفاً آگاهی وجود دارد، و تصادفاً بخشی از نطفه، مغز می شود و تصادفاً بخشی قلب می شود و بخشی دگر کبد و تصادفاً رگی شکل می گیرد و خونی تصادفاً جاری می شود و…!! ای دوست، هیچ دانشمند واقعی، منکر خالق هستی نمی تواند باشد! زیرا دانشمند واقعی بر اساس یافته های دقیق و خدشه ناپذیر سخن می گوید. چنین کسی حتی اگر سخنی ایجابی و در تایید نگوید، لااقل انکار نمی کند و سکوتی فهیمانه دارد.
مسعود ریاعی