☆روایت اول:
شخصی نزد امام سجاد(ع) آمده، می گوید؛ ای پسر رسول خدا، من شیعه خالص شما هستم. امام(ع) فرمود؛ ای بنده ی خدا اینکه ادعا کردی که شیعه هستی، معنایش این است که تو مثل ابراهیم خلیل(ع) هستی که خداوند تعالی در شأن او فرمود؛ “اِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَاِبراهِیمَ اِذ جاءَهُ بِقَلبِِ سَلِیمِِ” (همانا ابراهیم از شیعیان نوح بود که با دل پاک و سالم نزد پروردگارش آمد)، پس اگر دل تو مانند دل ابراهیم(ع) از فریب و تظاهر و کینه پاک است پس تو از شیعیان ما هستی، و اگر قلب تو مانند قلب ابراهیم(ع) از هر نوع فریب و شک و تظاهر، پاک و سالم نیست، پس بهتر است بگویی از دوستداران مایی (نه از شیعیان ما)
☆روایت دوم:
مردی به امام حسین(ع) عرض کرد: ای فرزند رسول خدا، من از شیعیان شما هستم. امام (ع) فرمود: از خدا بترس و ادعایی نکن به چیزی که مباد خدای تعالی به تو بگوید؛ دروغ می گویی و بی جا ادعا می کنی! همانا شیعه ی ما کسی است که دل او از تظاهر، فریب، کینه و شک پاک باشد، البته تو می توانی بگویی من از موالیان و دوستداران شما هستم.
☆روایت سوم:
شخصی نزد امام باقر(ع)، ادعای شیعه بودن نمود، امام(ع) فرمود: آیا مالی را که داری، دوست داری برای خودت خرج کنی، یا برای برادران دینی ات؟! عرض کرد: برای خودم. امام(ع) فرمود: پس تو از شیعیان ما نیستی، زیرا ما دوست داریم که اموال خودمان را برای برادران با ایمانی که پریشان حالند، خرج کنیم. ما اینگونه خرجی را بر خودمان ترجیح می دهیم. البته تو میتوانی بگویی، من از دوستداران شما هستم و امیدوارم به واسطه ی دوستی شما در آخرت نجات یابم.
☆روایت چهارم:
امام موسی کاظم(ع)، در مورد مردی که در معاملاتش فریبکاری می کرد و ادعای شیعه بودن هم داشت، فرمود: این شخص مانند کسی است که بگوید؛ من مانند سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستم و با این وجود کم فروشی می کند و عیبهای جنس خود را از نظر مشتری می پوشاند و اگر یکی از دیگری جنسی بخواهد بخرد، مداخله می کند و می گوید من بیشتر می خرم … آیا این شخص مانند سلمان و ابوذر و مقداد و عمار است؟!
بر گرفته از تفسیر قرآن منسوب به امام عسکری(ع) ۵۸۳ ، ۵۸۵