جامعه ی غایی که قرآن معرفی می کند، یک بهشت بی حکومتی است، بدون باید و نباید، بدون تکلیف و امر و نهی. زیرا جایی که تکلیف هست، بهشت حقیقی نیست. و بهشت پیش از آنکه یک مکان باشد یک کیفیت متعالی از حیات است. در این کیفیت، این تویی که اصلی، خواست تو مطاع است و اراده ی تو جاری می شود. و یادت باشد در هر عالَمی که رفتی، هر جا که حکومتی بود، هر جا که امر و نهی و تکلیفی بود، بدان که آنجا بهشت نیست، اگرچه به خیالت زیبا جلوه کند. بهشت، کیفیتی بی تضاد است و فقط یک قانون دارد، و آن عشق و محبت است.
بازنویسی از کتاب “کلمات بارانی”
مسعود ریاعی