خداوند را از خودتان بدانید. او را غریبه فرض نکنید. خداوند، “قریب” است، نه “غریبه”! اصل، رفاقت با خداست، دوستیِ با اوست. می دانی آخرین سخن پیامبر(ص) هنگام رحلت چه بود؟! “اِلَی الرَّفِیقِ الاَعلَی”! پیامبر (ص)، او را رفیق خطاب می کند! حتی از واژه ی خدا استفاده نمی کند! اگر با او احساس رفاقت نکنی، نمی توانی به او نزدیک شوی. تمام داستان، ایجاد رابطه ی دوستی با این حقیقت هستی است. خداوند دوست ندارد که با او رسمی برخورد کنی، او طالب رفاقت است، خواهان دوستی است زیرا “یُحِبُّهُم وَ یُحِبُّونَهُ” شعار اوست. شگفتا که حتی یک مدیر دون پایه، اجازه نمی دهد که او را “تو” خطاب کنی، اما این حقیقت محض لایتناهی، خطاب “تو” را برای خود می پسندد “لا اِله اِلّا اَنت”! حقیقتاً او خدایی خودمانی است، او آخِر رفاقت است!
مسعود ریاعی