آزاد شدن از هر بندی، غایت سلوک است. معنای به خدا رسیدن همین است. آن که از هر بندی رها شود، تازه بنده ی خدا شده است. “عبد الله” بودن بالاترین مقامی است که یک آزاده می تواند به آن دست یابد. چنین کسی تحت اختیار مستقیم روح خدا و سرشار از الوهیّت است، چه “مَن کانَ لِله کانَ اللهُ لَهُ” (آن که از آنِ خدا باشد، خدا نیز از آنِ اوست)! بندگی و آزادگی، واحدند و به تمثیل دو روی یک سکه اند. آن وجه که رو سوی خداست، مطلقیت خشوع و تسلیم است، و آن وجه بندگی است، و اما آن وجهی که سوی خلق است و دیگران نظاره گر آنند، یک پادشاهی عظیم و نامتناهی باطنی است که توانایی های بسیار دارد.
مسعود ریاعی