“زنده” پرستی فقط در “حال” اتفاق می افتد. هر پرستش دیگری جز این مرده پرستی است. این “زنده”ی فی الحال است که آگاهست، که تواناست، که حضور دارد، که میتوان به آن تکیه نمود. زنده پرستی با “مراقبه” میسّر می شود. ذهن نمی تواند زنده پرست باشد، ذهن باید فکر کند، خیال کند، ببافد، و بعد بپرستد، و این پرستش زنده نیست. زیرا فکر و خیال، دور افتادن از “حال” است. “هُوَ الحَیُّ لا اِلهَ اِلّا هُوَ فَادعُوهُ مُخلِصِین لَهُ الدِّینَ” (این “زنده” است که هیچ خدایی جز او نیست پس فقط او را بخوانید و دین را برای او خالص کنید!)
مسعود ریاعی