☆ گویند؛ راکبی به آبراهی رسید و هر چه خواست که اسبش را از آب گذر دهد، اسب رم می نمود. صاحبدلی گفت؛ آب را گِل کنید تا اسب بگذرد! چون این کار کردند، اسب به راحتی گذشت! از دلیل این کار پرسیدند، صاحبدل گفت؛ آن اسب تا وقتی خود را در آب می دید، قطع طریق بر او مشکل می نمود، اما چون دیگر خود را در میان ندید، به مطلب رسید!