ای کاش با نو شدن طبیعت، ما نیز نو شویم، اوهام پوسیده را بدور بیندازیم، از زندان ذهنیاتمان خلاص شویم، خود را از خودفریبی ها بشوییم، پرده ی نافهمی ها و بدفهمی ها را از پیش چشمانمان کنار زنیم، وجودمان را از طمع، از حسد، از غرور و تکبر بتکانیم، از اسارت گذشته ی معدوم و آینده ی موهوم آزاد شویم و در “حال” با خدای زنده آرام گیریم و آرامش یابیم. “حَوِّل حالَنا اِلَی اَحسَنِ الحالِ”
مسعود ریاعی