میل به کنترل کردنِ دیگران یک بیماری حاد نفسانی است و بیشتر از حب جاه بر می خیزد. کسانی که دوست دارند دیگران را در هر حالتی تحت کنترل خود داشته باشند، به مرور زمان تبدیل به کلکسیونی از بیماری های مختلف خواهند شد. زیرا کنترل کردن، الف) باعث تلف شدن مقدار قابل توجهی از انرژی حیاتی خواهد شد. ب) باعث زیاد شدن فکر و خیال خواهد شد و فکر و خیال، اندوه و استیصال می آورد. ج) کنترل کننده از عیوب خود، غافل خواهد شد زیرا تنها به عیوب دیگران می پردازد د) تر و تازه بودن زندگیِ خود را از دست خواهد داد زیرا با کنترل کردن دیگران، از مسیر زنده ی “حال” خروج خواهد نمود. س) همواره به علت کمبود انرژی، خستگی مفرط خواهد داشت و دردهای سر و گردن و شانه ها و دست ها نتیجه ی این بیماری روان تنی خواهد بود. مضافاً اینکه، آن کس که همواره شدیداً کنترل می شود، کنترل کننده ی خود را جزو نیروی خیر نخواهد دانست و در اولین فرصت، عقده هایش را به ظهور خواهد رساند. ای دوست، تربیت کردن، کنترل کردن معنا نمی دهد، بلکه آن، آموزش فهم زندگی در بستر آزادی، و بر خوردار نمودن شخص از حیات و آگاهی است. یک سالک، میل به کنترل هیچ کس و هیچ چیز ندارد. او هر کس را همانطور که هست یا می پذیرد و یا رهایش می کند. و دقیقاً همین خصلت اوست که باعث تاثیرگذاری فوق العاده اش می شود.
مسعود ریاعی