خلیل بودن، نوعی دوستیِ خاص است. هر دوستی ای نیست. می دانی چه کسی بشارت خلیل بودن را برای ابراهیم(ع) می آورد؟! از میان آن همه ملائکه ی مقرّب، آن بشارت را “ملک الموت” می آورد! و در این نکته اشارتی لطیف است. زیرا آن که خلیل خدا می شود، دگر جایی برای نفس خویش نخواهد داشت، “بی نفس” و “بی خواسته” و “بی آرزو” می شود. ذهن بشری اش چون پوسته ای می افتد. در این کیفیت آنچه که هست در اختیار بودن است، به تمامی تسلیم شدن است و بر گِردِ نور قلب خویش گشتن است. و اینگونه است که “مَن کانَ للهِ کانَ اللهُ لَهُ” (هر که از آنِ خدا باشد، خدا نیز از آنِ اوست) محقق می شود.
مسعود ریاعی