برای وحدت یافتن با کالبد اختری، باید جای خودت را با آن عوض کنی. این بدان معنی است که تو اجازه دهی تا او دنیای تو را از طریق تو مشاهده کند، و او نیز اجازه دهد تا جهانش را از دید او مشاهده کنی. این یک تعامل دوسویه و وحدت آمیز است. به تمثیل همچون جابجایی معنویِ نیمکره راست مغز با نیمکره ی چپش است. این یعنی، آگاهی دگرسو، به اینسو جاری شود، و در عین حال آگاهی اینسو، به دگرسو سفر کند. خلاصه ی کلام، یک نوع همذات پنداری است که سالک باید آن را بخوبی بیاموزد. او وارد دنیای به اصطلاح منطقی تو شود، تو نیز وارد جهان فرا منطق او میگردی. در ابتدا نوعی ترس و وحشت حاکم می شود، زیرا جهان کالبد اختری برای تو ناآشناست، و دنیای تو نیز برای او تاریک است. اما چنانچه یکدیگر را یاری کنید، از هر دو جهان آگاه خواهید شد. این اعجاز وحدت است. کالبد اختری، خودِ تویی منتها از جنس انرژی. همچنانکه این نیز تویی، منتها از جنس مادیّت. می دانم آنچه که گفتم برای آنان که بدین مباحث آشنا نیستند، غریب و مبهم است. لذا این نکته فقط از آنِ کسانی است که به این مفاهیم آشنایند، به نوعی درگیر آنند، و در عین حال راه حل قضیه را نمی دانند.
مسعود ریاعی