بدان همين كه موجود گشتهاي يعني بارقهاي از “حيّ قيوم” دريافت كردهاي! پس آگاه شو از اين بارقة زندة قدرتمند تا در زندگي دوباره زنده شوي چه “خوشا به حال آن كس كه در زندگي دوبار متولد شود”.
بدان، جرياني در تو دميدهاند بنام “روح” كه ويژة توست چه تو با او زندهاي. او تو را دريافته است تو نيز او را درياب كه ارتباط تو با “ربّات” كه رب العالمين است از طريق روح الهي دميده شده در توست كه اين خود يك جريان باطني قابل درك است. پس به روح الهيات “آگاه شو” كه چون آگاه شوي در حقيقت او را نسبت به خود “فعال” كردهاي.
دريافتهاي بزرگ از اين نقطه آغاز ميشود. او پيوند با تو را درك ميكند تو نيز پيوند با او را درك كن تا “هويت الهي” يابي كه “ربّ كريم تو” آمادة عطاست.
بدان “روح الهي” كه در ذات، همان “روح رُبُوبي” است از ” عالَم أمر” است و عالَم أمر، عالَم آگاهي و شعور و حيات بخشي است و ارادة رب العالمين از عالَم أمر به “عالَم خَلق” افاضه ميشود. عالَم أمر، عالَم خَلق نيست. عالَم خَلق، جهان آفرينش است كه شعور و حياتش، از عالَم أمر است. پس مخلوقاتِ عالَم خلق، در هر رتبه كه باشند چه سنگ و چه انسان به قدر استعدادشان، زنده و داراي شعورند.
“يُسَّبِحُ لِلهِ مَا فِي السّمواتِ وَ مَا فِي الأرض” آنچه در آسمانها و زمين است همه تسبيحگوي خداوندند. اما تو اين تسبيح و تقديس را تفقّه نميكني چه هر موجودي رتبه اي از حيات و شعور گرفته است…
برگرفته از كتاب “روح رباني”